نظرات ارسالي
+
عجبــــ وفـــايـــي دآرد اين دلتنگــــي…!
تنهـــــاش که ميـــذآريـــي ميــري تو جمـــع و کلّي ميگـــي و ميخنــــدي…
بعد کـــه از همه جـــدآ شدي از کـُنـــج تآريکـــي ميآد بيرون
مي ايستـــه بغـــل دستــتــــ …
دســتـــ گرمشـــو ميذاره رو شونتــــ
بر ميگـــرده در گوشــتـــ ميگـــه:
خـــوبــي رفيـــق؟؟!!
بـــآزم خودمـــم و خـــودتــــ …
،
2-تنها
93/9/30
+
دگر بار
دگر بار
ز زنجير گسستيم
از اين بند و
از اين دام جهانگير
گسستيم...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عيدتون مبارك:)

کلبه تنهايي*مريم*
93/5/24
+
به نام خدا
*
شايد بتوان گفت كه :
اين « دل » من است
دلي كه هرگاه سفره اش را براي ديگري گشودم جز خون نخورد و جز خون نخوردم !
آي سكوت !
دهانم را قفل كن
صندوقچه دلم براي آشنا گشوده نشد، نشد ... براي غريبه گشوده نشود !
*

استعداد درخشان
93/5/19
+
دلا غافل ز سبحاني چه حاصل
اسيـر دست شيطاني چه حاصل
*بدون شرح*
.......
......
.....
....
...
..
.

شاه توري
93/5/7
*غفلت دل از زرق و برق دنيا ...* اميدوارم برگهاي رنگارنگ استعاره از زرق و برق دنيا باشد، که در اين صورت عميق و در غير اين صورت ذوق هنري تعبير ميشود (و البته از نظر حقير)